پرنسس بارانپرنسس باران، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

پرنسس باران ؛ هدیه ی پر شکوه خداوند ؛

پرنسس خونه ما

  این روزها خونه ما پر از صدای خنده های یه پرنسس کوچولوئه.. پر از صدای قهقهه هاش بهنگام توپ و بادکنک بازی با باباش.. این روزا خونه ما از شیطنتهای یه خانوم کوچولو حسابی بهم ریخته میشه.. شب که میشه هیچ چیزی سر جای خودش نیست..   پرنسس کوچولوی ما؛ این روزها با بودنت تو زندگی 3 نفره مون ما شاد و خوشحالیم.. هر روز یه کار جدید انجام میدی و ما رو غرق شیرینکاریهای خوشمزه ات میکنی.. وقتی بابایی بهتون میگه خدا رو شکر دو تا دستای کوچولوت رو فوری میبری بالا.. دست و پا و مو و گوشهاتو به همه نشون میدی.. اونقدر تو دهن عمو جونت قاقا میذاری تا هرچی خوردنی تو خونه اس تموم بشه یه کار جدیدت اینه که کف دستت رو به همه نشون میدی و...
31 خرداد 1391

ماه خرداد

  بی نظیر من؛   ماه خرداد تا چند ساعت دیگه به اتمام میرسه... ماهی که چندین ساله برای خانواده ما همیشه پر از شادی و شور هستش.. و اومدن شما تو زندگی ما شادی ما رو در این ماه دو چندان کرده.. امیدوارم سالهای سال برای ما ماه خرداد نویدبخش شادیهامون باشه.. دوستت داریم کوچولوی نازنین ما...    
31 خرداد 1391

تولد مامانی

دردونه ناز مامان؛ دیشب تولدم بود؛تولد مامانی شما. با مامان جون اینا و عمه جون اینا باهم کردان بودیم و با کیک خوشملی که بابایی زحمتش رو کشیده بود یه جشن کوچولو گرفتیم.. سال پیش شما تو روز تولدم 10 روزه بودی ولی امسال با شیرینکاریها و خرابکاریات بهترین هدیه تولدم رو بهم هدیه کردی.. من عاشقتم..دیوونه وار:)))) اینم کیک تولدمه مامانی..   ...
27 خرداد 1391

جشن تولد 1 سالگی

پرنسس زیبای ما؛ 5شنبه شب جشن تولد 1 سالگی شما رو تقریبا مختصر جشن گرفتیم.. یه کوچولو بد اخلاق بودی ولی کلا دخمل خوبی بودی و باهامون همکاری کردی.. یه سری از عکسای جشن تولدت رو اینجا برات میذارم تا یادگار بمونه برات.. دوستت داریم...     بقیه عکسها در ادامه مطلب:))))) تزئینات: ریسه هپی و ساعت تولد: یه سری از عکسهای آتلیه: اولین لباسهای دخملی : عکسهای پرنسس از 1 تا 11 ماهگی: گیفت برای مهمانها:شاسی عکسای پرنسس بهمراه بره ناقلا :))) کیک: میز تنقلات: میز شام: و این هم از پرنسس 1 ساله ما:       ...
21 خرداد 1391

اولین سالروز میلادت

دختر زیباروی بهاری ما؛ امروز اولین زادروز شکفته شدنت است.. وجودت چه زیبا وجودمان را پر از عشق کرده است...پر از لطافت؛پر از زیبایی.. این روزها چه زیبا همراه با تو کودکی می کنیم.. چقدر ساده به جمع ما آمدی و همه هستی ما شدی.. باورمان نمیشود که قبل از آمدنت چگونه می زیسته ایم..روزها را چگونه شب میکردیم... بدون صدای خنده هایت چه صدایی در خانه ما طنین انداز بود؟؟؟   تمام هستی ما؛ این روزها وجود تو طراوت دلهای ماست...بودنت آرامش ماست... مژگان بخواب رفته نازت آسایش وجود ماست...چقدر خوب است که همه دنیای ما شده ای... 1سال تمام است که با نفسهایت نفس می کشیم.. 1سال تمام است که وجودمان به وجود تو بسته است.. 1سال تمام است که...
17 خرداد 1391

تولد بابایی

باران مامان؛ دیروز تولد بابایی بود و امسال اولین سالی هست که بابایی تولدش رو با شما جیگر خانوم جشن گرفت... شب خوبی بود و یه جشن کوچولو برای بابایی گرفتیم و شما هم حسابی نانای کردی و همه کلی ذوق زده شدن.. ممنون که اینقدر خانومی؛ممنون که اینقدر بی نطیری.. کوچولوی مهربونمون؛ما عاشقتیم. ...
9 خرداد 1391

اولین گام

سلام عشق مامان؛ الان که مینویسم شما در خواب ناز تشریف دارین...این روزا سرم حسابی گرم تدارکات تولدته.. عزیز دلم امروز صبح که با بابایی داشتیم صبحانه میخوردیم شما اولین گام رو به سمت بابا برداشتی و بعد از اینکه 3 قدم جلو رفتی خودت رو نو بغل بابایی انداختی.. نمیدونی این کارت چقدر ما رو شگفت زده کرد و ما بار دیگر به عظمت و بزرگی خدا پی بردیم.. اولین قدم برداشتنت مبارک باشه نازنینم...مادر بفدای تاتی کردنت.. امیدوارم همیشه محکم و استوار باشی.. خدایا شکرت...ازت بخاطر معجزه زندگیمون ممنونیم.. هنوز موفق نشدم از اولین تاتیت عکس بگیرم   ...
5 خرداد 1391

خرداد

عسل خانومم؛ وارد ماه خرداد شدیم..باورم نمیشه که 16 روز دیگه 1 ساله میشی..بعضی وقتا که نگاهت میکنم باورم نمیشه ما باهم مرحله نوزادی شما رو پشت سر گذاشتیم. خدا رو شکر میکنم که منو به مرحله مادری رسوند و اجازه داد از این نعمتش سیراب بشم. ماه خرداد برای خانواده 3 نفره ما یه مفهوم دیگه داره.. ماه تولد بابا و مامان شما؛ماه تولد خودتون؛ماه سالگرد عقد و ازدواج مامان و بابات هم هست ماه اتفاقات شیرین زندگیمونه.. امیدوارم مثل همه این سالها به شیرینی و خوشی بگذره..آمین.
1 خرداد 1391
1